خانومی  آقامونم

خانومی آقامونم

عشق که باشه هم چی خودش جور میشه درست مثل زندگی منو تو..من همه چیز دارم...چون تو رو دارم
خانومی  آقامونم

خانومی آقامونم

عشق که باشه هم چی خودش جور میشه درست مثل زندگی منو تو..من همه چیز دارم...چون تو رو دارم

پرنده آبی

دیروز وقتی رفتم خونه دیدم طوطیم پری خانوم داره به خودش میلرزه انگار سردش شده بود.....منم ورش داشتم گذاشتمش تو حیاط تا یه کمی آفتاب بهش بخوره....

بعد از یه ربع دیدم پری خانوم داره خودشو میکشه از بس صدا میکنه...ترسیدم فکر کردم گربه بلا  ملا اومده سراغش تا یه لقمه چپش بکنه...سریع دویدم تو حیاط.....

دیدم نه خدا رو شکر خبری نسیت....با خودم گفت پس این چرا اینجوری کرد......؟؟؟؟؟

خواستم برگردم تو خونه که یهویی نگاهم رفت سمت باغچه.....وای خدا جونم چقدر قشنگی تو....الهی....پس بگو چرا پری خانوم سرو صدا میکرد.....

بله پری خانم یه مرغ عشق خیلی خیلی خوشگل رو دیده بود.....

مرغ عشق به هوای پری خانوم اومده بود تو حیاط....رفتم سمتش دیدم  بیحال نمیتونه بپره.....گرفتمش تو دستمو بردمش تو خونه..... یه قفس داشتم که مال قفس فنجام بود.....جوجو خوشگله رو گذاشتمش تو قفس و براش دونه وآب گذاشتم....

یهوئی دیدم با کله افتاد تو ظرف دونه و تند تند نوک میزنه....

آخی عزیزم....چقدر گشنه بودی تو...دلم براش خیلی سوخت.....حتما از گشنه گی بیحال شده بود.....عصرکه آقای همسر اومد خونه ...دویدم سمتشو دستشو گرفتم بهش گفتم بیا میخوام یه چیزی بهت نشون بدم....آقای همسر گفت چیه بازم جک و جونور آوردی ؟؟؟؟خخخخخ

بهش گفتم تو از کجا میدونی؟؟؟؟؟گفت آخه هروقت یه جک وجونوری میبینی اینجوری چشات برق میزنه و ذوق میکنی الی........

بهش گفتم خیلی بدجنسی؟؟؟؟؟

آقای همسر وقتی مرغ عشق رو دید گفت الی اینو دیگه از کجا اوردی؟؟؟؟خریدیش.....؟؟؟؟

بهش گفتم نه بابا جریان رو براش تعریف کردم....کلی ذوق داشتم....آخه مرغ عشق خیلی خوشگل بود آبی رنگ بود......

به آقای همسر گفتم بیابریم براش یه جفت بخریم.....اولش آقای همسر قبول نکرد بهم گفت الی خونه رو کردی باغ وحش ....اینو میخوای چه کار؟؟؟بدش به کسی...نمیخواد نگهش داری....... منم گفتم باشه...اما ازش ناراحت شدم.....

یک ساعت بعد نمیدونم چی شد بهم گفت الی آماده شو بریم براش یه جفت بخریم......کلی ذوق کردم....بهش گفتم تو چقدر ماهی.....خخخخخبهم گفت تو همیشه منو گول میزنی  الی....خخخخخخ

به آقای همسر گفتم این جوجومون باباس....باید براش یه مامان بخریم تابچه برامون بیارن.....

آقای همسر گفت از کجا میدونی نر؟؟؟؟؟گفتم تو منو نمیشناسی میدونی که تو این کارا تخصص دارم گفت آره یادم نبود...اما بیا ببریمش نشونش بدیم حالا شاید اشتباه کردی....

بلخره همراه آقای همسرو مهمون جدیدمون رفتیم پرنده فروشی.....آونجا آقای فروشنده گفت که پرنده تون نره....یه چشم  و ابرو برای آقای همسر اومدم که بفرما من اشتباه نمیکنم.....آقای همسر بهم گفت الی میدونستی خیلی جلبی؟؟؟؟

خلاصه برای  جوجوی بابا یه مامان سبز رنگ خریدیم.....تا باهم برن سرخونه زندگیشون.......الان باهم شادو خوشحال هستن....صبح رفتم سراغشون دیدم  جوجوی بابا نوکشو میزنه به نوک جوجوی مامان انگار خیلی زود عاشق هم شدن...

درست عین منو اقای همسر.....خخخخخخ

توضیح نوشت:ما الان تو خونمون یه طوطی داریم که خیلی خیلی شیطون ...عاشقش هستم......یه دونه مرغ مینای بلا که کلی حرف میزنه....مخ آدم رو میخوره.....

یه دونه لاک پشت که دو سال اش.......سه تا فنج  ریزه میزه......و آخریشم  این دوتا مرغ عشق که خیلی دوسشون دارم.....

به قول آقای همسر میگه سرکوچمون یه بلیط فروشی بزنیم ...تا هرکی میاد خونمون بلیط بگیره....آخه اینجا شده باغ وحش.....خخخخخخخ

تازه یادم نبود بگم همسترامو تازه ردشون کردم.....آخ بو میدادن آقای همسر دوسشون نداشت......مجبور شدم ببرمشون باغ پرندگان تو دیارمون......

نظرات 25 + ارسال نظر
رضانیک اختر شنبه 16 آبان 1394 ساعت 20:21 http://www.nohe-dl.mehanblog.com

سلام
من یکی از طرفدارای وبت هستم ممنون از این همه مطالب زیبا
امیدوارم که همیشه خودت و همسرت موفق باشی
اگه همسرت رو خیلی دوس داری و میخوای براش هدیه بگیری به سایت زیر هم برای خرید سر بزن.
www.perspolis.harajiha.ir
ممنون میشم بای

سلام ممنونم..چشم حتما سر میزنم.....

r@min شنبه 16 آبان 1394 ساعت 18:03 http://sayehayesefid2015.mihanblog.com/

قلمت را بردار بنویس از همه خوبیها
زندگی , عشق ، امید
و هر آن چیز که بر روی زمین زیبا است
گل مریم ، گل رز
بنویس از دل یک عاشق بی تاب وصال
از تمنا بنویس …
از دل کوچک یک غنچه که
وقت است دگر باز شود ...
از غروبی بنویس که چون یاقوت و شقایق
سرخ است ... بنویس از لبخند
از نگاهی بنویس که پر از عشق
به هر سوی جهان می نگرد
قلمت را بردار ، روی کاغذ بنویس :
زندگی با همه تلخی ها شیرین است …




سلام خوش اومدین...ممنونم از حضورتون و شعر قشنگتون

رضانیک اختر جمعه 15 آبان 1394 ساعت 18:30 http://www.music-dl.aramblog.ir

سلام وب خوبی داری ممنون
.
.
.
هملینک شدی با نام خانومی اقامونم
ممنون اگه میشه هم لینکم کن و بهم سر بزن فقط با نظر مرسی داداش

سلام....خوش اومدین...چشم حتما.....الان بهتون سر میزنم...شما هم لینک هستین...

خانوم خونه شنبه 9 آبان 1394 ساعت 10:32 http://www.ganje-man.mihanblog.com

ای جانم الهام اگه بشه با هم بریم که محشره ...
یعنی میشه تا اون موقع همه چیز حل بشه و با هم بریم...
آخ که چه شود...من عاشق کربلام...عاشق...
یعنی اشک توو چشام جع شده الان...
اسم امام حسین و یاد حرمش می افتم اینطوری میشم...
ای خدا کمکمون کن...

عزیزم چرا نشه....بله که میشه...منم خوشحال میشم باهم بریم...از ته ته ته ته ته ته دلم دعا میکنم خدا قسمتمون کنه باهم بریم کربلا....
امیدوارم تا عید کاراتو ن درست بشه... بعد بریم باهم کربلا خسته گی از جونت در بیاد.....اونجا هم کلی خوش بهمون میگذره.....
تو دعا کن فقط...جور میشه خدا بخواد منم دعا میکنم....برم به آقای همسر بگم یه همسفر خوب برا کربلات پیدا کردم....
راستی اگه بریم این پری خانوم و وروجک رو چه کارشون کنیم...منکه باغ وحشی دارم...مکافات میشه...خخخخ

خانوم خونه شنبه 9 آبان 1394 ساعت 09:59 http://www.ganje-man.mihanblog.com

عزیزمی...ممنون بابت دعاهای قشنگت...
ایشالله همسفر کربلا بشیم همه با هم کلی هم خوش میگذره...اصلا تو پسر من دختر یا برعکس...بعدشم فامیل بشم خوبه؟

وای عزیزم چه دعای قشنگی ...ان شاالله......چه خوب بیاین باهم بریم.....آره عالی پسر من میاد دختر تو رو میگیره....
منم میشم مادر شوهر

خانوم خونه شنبه 9 آبان 1394 ساعت 09:58 http://www.ganje-man.mihanblog.com

سلام الهام جونمخوبی نازنینم؟
وای الهام حرفای خاک بر سری ننویسی ... یه موقع محل کار ازش یه تیکه کاغذ بخوان دست بندازه جیبش کاغذ رو بده به همکارش وای چه شودیعنی اون لحظه عشقت دیدن داره...
ولی خدایی ازین کارا بکن...حرفای خاک بر سری نه ها
کلا کلا دوق میکنند آخه اقای خونه هر وقت می بینه کلی خوشحال میشه...اصلا خستگیش یادش میره....
دیوووونتم الهام

سلام عزیزکم....کار خوبی یادم دادی از امروز براش مینویسم...خخخخ ...آره دیدن داره...خخخخ نه بابا شوخی کردم...حرف های خاکبر سری مال پیامک..خخخخ
...عزیزم...ه کار قشنگی یادم دادی الان خیلی ذوق دارم برم خونه براش بنویسم....کلن آقای همسر هم اهل نوشتن....تو سربازی کلی از روزانه هاش برام نوشته...
آهر آقایون خیلی ذوق میکنن.....
منم دیونتم عزیزم....

دل آرام شنبه 9 آبان 1394 ساعت 09:47 http://mrs-delaram.blogsky.com/

سلام خانم
آره لهجه رو بلدم. بتگی داره با کی روبرو بشم. با کاشونیا کاشونی غلیظ حرف می زنم با تهرانیا تهرانی.
42 سالشه و اخلاقش خوب نیست. به خاطر اخلاق بدش مردا سمتش نمیرن. من که از خدامه شوهر گیرش بیاد. منتها همه رو پس می زنه. دعا کن شاید یکی پیدا شد حریفش شد اومد گرفتش. نمی دونم والا.
خیلی وقته ندیدمش. چون شوهرم کارش ماموریتی شده. بیشتر سعی می کنیم پیش هم باشیم. نه مهمون دعوت می کنیم نه مهمونی می ریم. نمی بینمش.

سلام عزیزم...خوبی؟؟؟؟پس یادم باشه باهات کاشونی حرف بزنم...آقا جووووووووووووو......دیروز کاشو بودم گوش لوبیا خوردم.....کلی چشبید...جات خالی.....
امیدوارم براش یه بخت خوب پیدا بشه.....شاید ازدواج کنه اخلاقش خوب بشه.....
خوب میکنی عزیزم...منم تموم مدت دوس دارم با آقای همسر تنها باشیم تا بیشتر کنار هم باشیم آخه آقای همسر از صبح تا شب سرکار فقط شبا پیشم....

دختر روانی جمعه 8 آبان 1394 ساعت 17:05 http://princes222.mihanblog.com/

سلام عزیزم خوبی گلم؟؟بیادتم خانمی ظهر جمعه بخیر

روز خوبی داشته باشی می بوسمت

سلام خانوم خوشگله.....ممنونم عزیزکم...دختر مهربون.......
آخی الهی ممونونم که به یادم هستی.....

مریم پنج‌شنبه 7 آبان 1394 ساعت 22:31 http://eshghemvam.blogfa.com

سلام چطوری خوبی؟

سلام ممنونم عزیزم...تو خوبی؟؟؟؟؟

خآنوم ِ آقای ِ مهندس :"> پنج‌شنبه 7 آبان 1394 ساعت 19:11 http://goby-f-94.mihanblog.com/

آخــــی عزیزمممممممم خوش بحالت ک انقد حیونای ناز نازی داری ..
منم عاشق حیوونام ، تا سه سال پیشم خونمون پر از حیوون بود ولی مامانم اذیت میشد کم کم اثری از اثارشون نموند :\

خرگوشمو که گذاشت تو کوچه اومدن بردنش ، گربمو هم بیرون کرد ، جوجه هامم مردن ، لاک پشتمم نذاشت تو گلدون نگهش دارم گذاشت تو باغچه گم شد !!!

سلام عزیزم...خوبی میگما این مامانیت چه باحال کلن تارو مار کرده ......عزیزم لاک پشت گم نمیشه حتما باغچه رو کنده رفته زیر زمین....میدونی که لاک پشت از پاییز تا بهار خواب زمشتونی داره میره لای خاک و میخوابه...این لاکی شما هم رفته زیر خاک وبعد هم رفته جای دیگه......

دختر روانی چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 14:50 http://princes222.mihanblog.com/

تو کاشی هستی خواهری؟اخه مامانم اینام هم اصالتا کاشی هستن..قربونت برم عزیزکم

بله عزیزم من کاشانی هستم گلم.....ااااااا چه خوب پس همشهری هستیم......پس کاشان زیاد میائی؟؟؟؟؟البته من الان کاشان زندگی نمیکنم...

دختر روانی چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 14:43 http://princes222.mihanblog.com/

شدن که میشه اما مرغابی یه بار گرفتم بو میداد افتضاح جوجه هم میشه اما جامون کمه بعد همش خونه نیستیم میریم تهران اونوقت هی باید کولش کنیم اینه که مامانم میگه همش خونه نیستیم که نگه داریم.ولی برای خونه حیاط دار خیلی خوبه
اخرش یه روز من باغ وحش درست میکنم

عزیزم من طوطیمو همه جا دنبال خودم میبرم...اردکم داشتم خیلی بانمک اما بو زیاد میده.....طوطی بگیر بردنش اینور اونور راحت.....
پس یه سر بیا خونه من......

پونه چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 14:31 http://www.palviz-poone64.blog.ir

مظرت راجع به کوالا چیه؟؟؟
منم عاشق این کارام ولی حیوونایی مثه زرافه کوالا سگ اینا
کاسکو داشتم کلی هم حرف میزد بابام گفت زیادی تنها میمونه دادش

کوالا هم بد نیست .....تو برام میخری؟؟؟ تولدم نزدیک.......کاسکو که بین طوطی ها باهوشترین پرنده اس...حیف من بودم نمیزاشتم پس بده.....عاشقش هستم......

دل آرام چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 14:10 http://mrs-delaram.blogsky.com/

سلام
خوشحالم که یه همشهری قالی بلد پیدا کردم. البته فامیلا همه بلدن ولی خوب اینکه همه آموزشا رو رفتی خیلی خوبه. حتما مشکلی داشتم ازت می پرسم.
یکی از چیزهایی که باعث شد بفهمم کاشونی هستی کلماتیه که استفاده می کنی. خیلی کاشونی می نویسی.
خوبه مادرشوهرت متوجه موقعیت خودش هست و میگه وقتی پسرام زنشون رو دوست دارن منم دوستشون دارم.
من مادرشوهرم افسردگی داره و مبادی آداب نیست. بلد نیست از کسی تعریف کنه و خوشحالش کنه. همه اش تو فاز افسردگیه. منتظره همه بهش خدمت کنن. اینه که فوری عقلش رو میده دست دخترش.
من هم جواب نمیدم حرفا رو. اغلب سکوت می کنم. این باعث شده بود خواهرشوهرم هی حمله ور بشه بهم. اینکه مادرشوهرم تحت تاثیر دخترشه خیلی اذیتم می کرد اوایل. ولی الان دیگه توجه نمی کنم. ولی با مسائلی که پیش آورد باعث شد همسرم هم تمایلی نداره خونه ون دعوتش کنیم. چون می دونه یه داستان درست می کنه.

سلام همشهری خوب خودم...خانومی حتما درخدمت هستم آره من ریزه کاری هاشو بلد هستم چون رفتم کلاس مربیگریش....
واقعا آره منم گاهی تیکه کاشونی زیاد میام تو حرفام..خوب زبون مادریم دیگه بلخره نصف عمرمو تو کاشان بودم......تو بلدی لهجه کاشونیا رو؟؟؟؟
وای گوشت لوبیاشونو که نگو عاشقشم.....
میدونی چیه خواهرشوهرت چون خودش شوهر نداره و تنهاس این کارا رو میکنه اگه ازدواج کنه دیگه کمتر بهت گیر میده.....اینجور آدما عقده ای شدن...چرا تا حالا ازدواج نکرده....سختت اینجوری....همه اش پاپیچت میشه که.....
دعا کن زودتر شوهر کنه بره.....این مادرشوهرت به بهونه افسردگی حتما کلی ناز میاد...من اصلا نمیتونم ناز کسی رو بخرم....فقط ناز شوهرمو....از لوس بازی هم بدم میاد....
آقاتونم خوب بلخره از دستشون خسته میشه هرکی یه حد تحملی داره...گناه دار واقعا

دختر روانی چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 12:41 http://princes222.mihanblog.com/

جوجه تیغی هم باحاله ها مخصوصا با اون تیغاش.خخخخخخخخخ اخه من عاشق هیجانم کلا

باورت نمیشه بچه بودم یه جوجه تیغی کوچولو داشتم اما زود ولش کردم رفت ..خیلی بامزه اس بچه جوجه تیغی چون هنوز تیغ هاش تیز نیست....

دختر روانی چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 12:33 http://princes222.mihanblog.com/

پرنده جدید هم کلی مبارک..احساس ذوقت تو حلق پرنده..خخخخخخخخخخخخ..

عاشقتم خواهری من.سنجابک جونم...

سلام عزیزم....ممنونم گلم......آره واقعا....خخخخ

خانوم خونه چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 12:33 http://www.ganje-man.mihanblog.com

سلام الهام جونم....پونه کی بیده؟
الکی مثلا من پونه ام
قربونت بشم یعنی صددرصد بهم ترشی و شور تند میدی؟بله ایا؟
خب من الان حرکت میکنم به سمت قم
فدای مهربونیات الهام جونمه
خب بحث یک روز دو روز که نیست یه ماه...نمی شه همش برم که...دوس ندارم همش برم

خخخخخ..... اشتباه شد...ببخشید اما اون کامنت مال تو بید عزیزکم.....چرا که ندم حتما عزیزم برات تورشی مخصوص با شور میریزم...ترشیای من زبانزده فامیل همه فامیل این موقعه که میشه میگن پس کو ترشیمون؟؟؟؟خخخخ..البته امسال چون سرکار میرم مثل هرسال نمیتونم زیاد بریزم اما برای تو چشم حتما برات درست میکنم...میارم واست.....
داشتم برا پونه کامنت میزاشتم بعدش برا تو کامنت گذاشتم هواسم پرت شد اشتباهی نوشتم پونه...خخخخ ببخشید اما بقیه کامنت مال خود خودت بود عزیزم....

دختر روانی چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 12:30 http://princes222.mihanblog.com/

سلام ابجی جونم..خوبی؟وای اگه بدونی چقدر عاشق پرندم...بچه بودم جوجه رنگی اورده بودم یکی مرغ بود یکی خروس بیچاره مرغه زو مرد یادم نمیره هی به مامانم گفتم اب بیار بریز روش شاید زنده شه..بعد مامانم بیچاره اب رود دیدم مرده خروسه هم بعدا جنگی شد

اما الان چون تو اپارتمانیم هیچی نمیشه بیارم و گرنه منم فکر کنم خونمون و باغ وحش میکردم.خخخخ

من عاشق گربم..بعدم قناری

سلام خانومی من...خوبی عزیزم.....
گلم من هم انواع جوجه رنگی هارو داشتم منتها نمیمردن....بزرگ میشدن بعد میشد مکافات جنگی میشدن.....خوب الان تو آپارتمانم میشه نگه داری چه ایراد داره......
منم گبه عشقم اما انگار اگه موی گربه بچسبه به لباس نمازمون درست نیست......

دل آرام چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 10:26 http://mrs-delaram.blogsky.com/

من تو قالی خیلی وارد نیستم. می خوام شروع کنم. ولی می خوام اول نقشه کشی یاد بگیرم. بعد کم کم برم سراغ نقشه های اصیل. و شروع کنم. کلاس نقشه کشی تو تهران سراغ داری؟
یه سری هزینه ها رو باید ازت بپرسم راجع به قالی.
بیمه تکمیلی رو انجام بده بعدش برو سراغ حاملگی. برا زایمان معمولا 1.5 تا 3میلیون میدن. و این خوبه

سلام عزیزم..من تو تهران جایی رو بلد نیستم اما بزن گوگل سرچ کن تا بیاد.....ما از محل کار شوهرم بیمه تکمیلی هستیم....
در مورد قالی کاری داشتی من در خدمت هستم تازه هم ترکی باف بلد هستم هم فارسی بافت....خواستی تفاوتش رو بیشتر بهت میگم

vahid چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 10:04 http://vahidmahmoodiyan.blogsky.com

سلام و عرض ادب
باغ وحش راه انداختیا
یه اصفَهُونیم باغ وحش میزنه بلیط ورودی میزنه 500تومن.چون ارزون بوده از سراسر کشور میرن باغ وحشو ببینن.همه که میرن داخل باغ وحش اصفَهُونیه در قفس شیرا را باز میکنه.اصفهانیه دم درب خروجی میزنه ده هزار تومن

لبتان پرخنده.دلتان مملو از عشق حضرت حق.
در کنار خانواده محترمتان مستدام باشید

سلام...ممنونم از حضورتون...
بله باغ وحشی برا خودش خونمون دیدن داره...
کلن این اصفهونیا مردمان زرنگی هستن.....
ممنونم از لطفتون....

دختر همساده چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 00:17 http://zizinet.blog.ir

الی؟؟؟
سلام من اومدم:)
میدونی من با همین یه پستت عاشقت شدم؟؟
خیلی باحالی منم عاشق حیوونم.
چند بار خواستم پرنده بگیرم اما راستش از قفس خوشم نمیاد.. لاکپشت هم خیلی دوست دارم:)

سلام عزیزم خوش اومدی قدمت رو چشمام.....الهی عزیزم.....خوب بگیرش بهش تعلیم بده تا تو قفس نگهش نداری......مثلا یه گوشه رو براش مشخص کن تا اونجا همیشه باشه....خانوم خونه هم همینکارو میکنه یکی از بچه های وبلاگ هست.......
آره لاک پشت بی آزار خیلی

ربولی حسن کور سه‌شنبه 5 آبان 1394 ساعت 20:43 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
عماد هم از این نظر مثل شماست

سلام دکتر جون...خوب هستین....واقعا چه خوب پس یه سر بیارش خونمون ......بهش خوش بگذره.....

خوش و خرم باشین درکنار خانواد

خانوم خونه سه‌شنبه 5 آبان 1394 ساعت 16:14 http://www.ganje-man.mihanblog.com

چون پرنده جدید گرفتی دست و جیغ و هورا دیگه

سلام خانوم خونه...خوفی عزیزم......آره دیگه یه دست و جیغ..........وای صدام رفت بیرون الانم میگن این چل شده

خانوم خونه سه‌شنبه 5 آبان 1394 ساعت 13:10 http://www.ganje-man.mihanblog.com

سلام عزیزم...خوبی الهام جان.....پرنده جدید مبارک...جفتش مبارک....دست و جیغ و هوراااااا
من از همستر خییییییییییییلی بدم میاد اصلا چندشم میشه....
فنچای من که فرار کردند بی ادبا

سلام...منونم عزیزکم.....فدات بشم من........دست ....دست........چرا؟؟؟همستر که بامزه اس فقط بو میده خیلی.....
آره فنج ریزه میزه اس سرع فرار میکنن

دل آرام سه‌شنبه 5 آبان 1394 ساعت 12:39 http://mrs-delaram.blogsky.com/


از دست تو دختر.
کلی خندیدم. من باغ وحشتون رو می خوام ببینم.
خوبه که خونه تون باغچه داره. دلم باغچه خواست.

سلام عزیزم...خوبی گلم خوش اومدی به خونه منو عشقم........آره باعچه داریم....منم عاشق باغچه هستم تازه بادمجونم توش کاشتم......

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.