خانومی  آقامونم

خانومی آقامونم

عشق که باشه هم چی خودش جور میشه درست مثل زندگی منو تو..من همه چیز دارم...چون تو رو دارم
خانومی  آقامونم

خانومی آقامونم

عشق که باشه هم چی خودش جور میشه درست مثل زندگی منو تو..من همه چیز دارم...چون تو رو دارم

التماس دعا

دوستان تو این ایام عزیز دعا برای آقامون امام زمان(عج) یادتون نره .....

هروقت اشکی از چشمتون چکید سلامتی آقامونو و ظهورشواز خدا بخوایم.....

خدا جون به حق این ایام عزیزت هرچه زودترظهور آقامونو برسون....

همه باهم....

الهی آمین......

روزهای بد....

آقای همسر یه چند روی که یه عمل کوچولو انجام داده ....البته همچین کوچولو هم نبود...اولش فکر میکردیم عمله اش ساده اس .....اما وقتی عملش انجام شد خیلی درد داشت.....وقتی  با اون حال روی تخت بیمارستان دیدمش دلم براش کباب شد...اصلا طاقت ندارم اونجوری ببینمش...کلی گریه کردم.....

الان دو روز که تو خونه استراحت میکنه.....وقتی اومدیم خونه نمیدونم چرا یه دفعه ای حالت تهوع شدید پیدا کرد...خیلی ترسیده بودم....وقتی تو اون حال دیدمش یه جیغ بلند زدم...تمام بدنم شروع کرد به لرزیدن....امین دااش آقای همسر به دادمون رسید منکه هول کرده بودم....آقای همسر بیحال افتاده بود وسط پذیرایی....وقتی به دکترش زنگ زدیم...دکترش گفت چیزی نیست از اثر داروی بیهوشی و استرس زیاد....نباید راه بره.....خلاصه این دو روز تا تکون میخوره من میترسم....آقای همسر بهم میگه الی چرا اینجوری میکنی من حالم خوب....بهش میگم تو هم جای من بودی وقتی تو اون وضعیت میدیدی منو الان همینجوری بودی.....

خلاصه اینکه این چند روز خیلی بهمون سخت گذشت....

خدا جونم خودت مواظبش باش...

خودت میدونی که نفسم به نفسش بنده...

پنج باره خاله شدم ......

این چند روز درگیر نی نی  جدیدمون هستیم......آبجی وسطیم دوباره مامان شده....اونم یه پسر خیلی خیلی بامزه.....نی نی مون  خیلی آروم...خخخخ به خاله اش رفته(جون خودم) نی نی مون انقدر مو داره که  نگو پیشونیشم پر از مو......این چند روز خونه خواهرم بودم..از الان دلم برای نی نی تنگ شده.....

امسال خداجونم سه تا نی نی بهمون داده و این برای خانواده من بزرگترین نعمت هست.....

آبجی بزرگ روز اول ماه رمضون موقعه افطار نی نیش دنیا اومد.....

داداشمم که نی نیش روز عید غدیر دنیا اومد...

و خواهر وسطیم روز اول محرم نی نی دار شد.....

الان خونه بابام پر شده از نی نی   ...فکر کنید هرسه تا نی نی باهم بیان خونه بابام .....چه شود....خخخخخخخ

امسال درست که به حکمت خداوند چندتا از عزیزانمون رو از دست دادیم...مخصوصا جابر عزیزم  که هنوز داغش برامون خیلی خیلی سخت..... اما در عوض خداوند سه تا فرشته کوچولو بهمون داد......

آبجی وسطیم خیلی خیلی ناراحت بود آخه درست روز مراسم چهلم جابر عزیزمون  نی نیش دنیا اومد...میگفت خیلی برام سخت.....کلی از این بابت گریه کرد.....

بهش میگفتم هرچیزی حکتی داره...تو که نمیدونی حکمت خدا چیه.....

خلاصه با به دنیا اومدن این سه تا نی نی خوشگل روحیه هممون شاد شد......

امیدوارم  که هر سه تایی عاقبت به خیر بشن.....

الهی آمین....

به قول دوستان توضیح نوشت:از این سه تا نی نی دوتاشون دختر هستن و این نی نی آخریمون پسر.....(نی نی آبجی بزرگم به من رفته،از الان کلی شیطنت داره ،حتی شکلشم به من میخوره خیلی،به خواهرم گفتم خودم میشم استادش)

خدا جونم خودت مواظبشون باش....


قشنگترین متن دلم

خداوندا....

من در کلبه ی حقیرانه ی خود چیزی دارم.....

که تو در عرش کبریائی خود نداری....

من چون ،توئی دارم...

و تو، چون خود نداری........

سلام برمحرم

امسال محرم برام حال و هوای خاصی داره..نمیدونم چه جوری توصیفش کنم اما یه حس  خاصی دارم.....دیشب  تلوزیون داشت تعویض پرچم گنبد امام حسین (ع) رو نشون میداد....پرچم عزا رو داشتن نصب میکردن.....اشک تو چشمام جم شد...دلم برای حرمش پر میکشید...

فکر کنم حال و هوام به خاطر اینکه امسال سال تحویل رو همراه با آقای همسر تو حرم آقا امام حسین شروع کردیم.....الان درکش برام واقعی تر شده.....جای جای کربلا تو ذهنم هست...میتونم تصویرشو خیلی خوب ببینم....

آقای همسر بهم قول داده اگه امام حسین طلبید برا سال تحویل بریم  دوباره کربلا......

دوستان تو این روزها هرکجا بودین و هرچقدر دلتون شکست و اشک مهمون دلاتون شد ...دعا برای سلامتی و ظهور آقامون..مولامون امام زمان یادتون نره.....